برای نخل و ثمر ان نیز بنا به این که محصول اصلی و اساسی منطقه می باشد واژه ها زیاد است . هم برای خود نخل به عنوان درخت . هم برای میوه ی آن . هم برای انواع درخت و هم برای محصولاتی که از ان به دست می آمده و چیز هایی که با ان ساخته می شده است.
آنچه که در پی می آید فقط به اجزای درخت و میوه ان بسنده شده است . موارد دیگر فعلا در این نوشته نمی آید
با تشکر از جناب عبدالرحمن احمدیان بابت باز بینی .
...............
اول :درخت و اجزی آن
موه = در خت نخل
فسیل : درخت جوان
موه کُشَک = در ختچه هایی که بر تنه اصلی می رویند و ممکن است باعث از بین رفتن درخت مادر شوند .
کُندَ= تنه نخل ( تا وقتی زنده است )
مؤی نَ= تنه نخل ( وقتی که مرده است )
کؤل موه = گودی زمین اطراف درخت در نخلستان
کؤل مُسَن نی = گودی زمین اطراف درخت در خا نه
خَپ = جوانه برگ های نخل که در درون بالاترین جزء آن قرارد دارد و خوردنی است .
خَتَ = برگ های تازه روییده که هنوز اجزاری ان از هم باز نشده است – محل رویش یرگهای جدید –
بؤر خَتَ = برگهایی تازه و جوان اطراف « خَتَ »
پِش = برگ درخت ( تمام برگ و اجزای آن )
پِش = اجزای سبز رنگ برگ
پِشِ ساوز = برگ تازه و زنده بر درخت
پِشِ هُشک = برگ های پژمرده و خشکیده بر درخت
گورد = قسمت چوبی و سخت برگ
گورد ِ تَل = « گورد » برگ زنده
گورد هُشک = « گورد » برگ پژمرده
خار = خار موه = « پش » هایی که در قسمت ابتدایی برگ هستند و تبدیل به خار شده اند . خار موه گزنده است .
خاری مِرَ= اجزای سبز رنگی بین که « خار موه » و « پِش » بر « گورد» می رویند .از خار بلندتر و از پِش کوچکترند .
تؤوَت = دمبرگ اصلی که برگ را به تنه وصل می کند . وقتی که برگها خشک بریده می شوند بر تنه درخت باقی می ماند .
پِریخ = الیاف قهوه ای رنگی که بین برگه است و دورتا دور تنه را می پوشاند .
.....................
دوم : خرما ( بر موه )
تارَ= غلافی که شکوفه ها را در خود جای داده است . معطر و خوشبوست .
پؤگ = پنگ خرما
لِگَرَ= یکی از خوشه ها واقع بر پنگ
چَشِ پؤگ = میوه هایی که بر نوک ( لِگرَ) رشد می کنند و خارک انها شیرین تر است
پَس پؤگ = میو هایی که بر انتهای لِگَرَرشد می کنند . خارک آین قسمت چندان شیرین نیست و اصلا تبدیل به خرما نمی شوند .
دار پؤگ = قسمت چوبی نگه دارنده پنگ که از تنه درخت می روید .
هؤبار = گرده میوه نر
دُکمَ یِ = میوه در اولین مرحله رشد . مانند دکمه کوچک سفید رنگی بر « پنگ »
خلا لِ = میوه سبز رنگ
مِگِ= محصولی که « هؤبار » ان کافی نبوده است . کوچک و لاغر است و هسته ندارد . خوراک حیوان می شود .
را = میوه ای که « هؤبار » آن زیاد بوده است و معمولا بر درخت نمی ماند و ریخته می شود .
توضیح : نخلی که خارک آن زرد است « هؤبار » کمتری نسبت به نخلی که خارک آن سرخ است لازم دارد .
چَتَ = میوه ای که رشد می کند ولی بر درخت نمی ماند و می ریزد
خَرک = میوده ای که رنگ می گیرد ( زرد – سرخ )
خِلِس = خارکی که بر روی درخت می میرد و گندیده می شود .
چَش زَتَ= خارکی که اولین نطقه ان تبدیل به رطب شده است
دُمباز = دُمبِزَک = خارکی که نیمی از ان تبدیل به رطب شده است
رطب = خارکی که قسمت گوشتی و خوردنی آن رسیده و شیرین شده باشد
اورما = خرما
کؤفِرَ = کلاهک روی میوه
اَستُک = هسته خرما
دوشاب = شیره ای که از پخت خرما به دست می آید
مُچِ = تفاله خرما بعد از پخت .
................
عنایت الله نامور
دوم ابن ماه 1393